متن قدیم شب...

من در این خانه به گمنامی نمناک علف نزدیکم.

متن قدیم شب...

من در این خانه به گمنامی نمناک علف نزدیکم.

دوست

بزرگ بود

بزرگ بود
و از اهالی امروز بود
و با تمام افق های باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید.

صداش
به شکل حزن پریشان واقعیت بود.
و پلک هاش
مسیر نبض عناصر را
به ما نشان داد.
و دست هاش
هوای صاف سخاوت را
ورق زد
و مهربانی را
به سمت ما کوچاند.

به شکل خلوت خود بود
و عاشقانه ترین انحنای وقت خودش را
برای آینه تفسیر کرد.
و او به شیوه باران پر از طراوت تکرار بود.
و او به سبک درخت
میان عافیت نور منتشر می شد.
همیشه کودکی باد را صدا می کرد.
همیشه رشته صحبت را
به چفت آب گره می زد.
برای ما، یک شب
سجود سبز محبت را
چنان صریح ادا کرد
که ما به عاطفه سطح خاک دست کشیدیم
و مثل لهجه یک سطل آب تازه شدیم.

و ابرها دیدیم
که با چقدر سبد
برای چیدن یک خوشه بشارت رفت.

ولی نشد
که روبروی وضوح کبوتران بنشیند
و رفت تا لب هیچ
و پشت حوصله نورها دراز کشید
و هیچ فکر نکرد
که ما میان پریشانی تلفظ درها
برای خوردن یک سیب
چقدر تنها ماندیم.

چقدر تنها ماندیم

نظرات 9 + ارسال نظر
ارتباط یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:17 ق.ظ http://www.ertebat.blogsky.com

سلام
واقعا وبلاگ جالبی دارید . خیلی از وبلاگتون خوشم اومده .
خوشحال می شم ما رو لینک کنید و اجازه لینکتون رو به ما بدید .
عنوان لینک ما
۩۞۩ چقدر جذاب هستید؟ ۩۞۩ هست .
اگه با تبادل لینک موافق بودید حتما به من اطلاع بدید که شما رو با چه عنوانی لینک کنم .

غریبه یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:58 ب.ظ http://http://banouye-sib.blogsky.com/

سلام

از اضهار لطفتون در مورد وبلاگ متشکرم وبلاگ شما هم گرمی خاصی داره

شما هم موفق باشید

یه فایده این دنیای مجازی اینترنت اینه که میتونیم به خونه همدیگه سر بزنیم هر وقت احساس تنهایی کردیم

بازم به من سر بزنید خوشحال میشم
موفق باشید

حامد یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:09 ب.ظ http://hc.blogsky.com

سلام
ممنون کر زدی
به آدرس زیر هم یه سر بزنی خوشحال میشم:

www.lovingcity.blogsky.com

حسین دوشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:19 ق.ظ http://hosneroozafzoon

سلام .
از اینکه دوباره شروع به نوشتن وبلاگ کردی بهت تبریک
می گویم .
با این مطلب که نوشتن شعرهای سهراب کلیشه ای شده باهات موافق نیستم و به همین خاطر یک شعر از سهراب برات می نویسم.

جهنم سرگردان

شب را نوشیده‌ام .
وبر این شاخه‌های شکسته می‌گریم.
مرا تنها گذار
ای چشم تبدار سرگردان!
مرا با رنج بودن تنها گذار.
مگذار خواب وجودم را پرپر کنم.
مگذار از بالش تاریک تنهایی سربردارم
و به دامن بی تار و پود رؤیاها بیاویزم.
سپیدی‌های فریب
روی ستون‌های بی سایه رجز می‌خوانند.
طلسم شکسته خوابم را بنگر
بیهوده به زنجیر مروارید چشمم آویخته.
او را بگو
تپش جهنمی مست!
او را بگو: نسیم سیاه چشمانت را نوشیده‌ام.
نوشیده‌ام که پیوسته بی آرامم.
جهنم سرگردان!
مرا تنها گذار

پرنده مهاجر سه‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:42 ب.ظ http://hashtbehesht.blogsky.com/

سلام
ممنون که به وبلاگم اومدی
شمارو لینک کردم دوست داشتی منو لینک کن

ღیه کوچولو و آقاییش سه‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:07 ب.ظ http://yekocholoo.blogsky.com

Salam ekhtiar darin..man hastam..vaght ye modti daram Miram teh..mano injori negah nakoon..hala hala dast bardar nistam :d..bazam pisham bia

م.ج چهارشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:02 ق.ظ http://lovsati.blogsky.com

سلام بسیار بسیار زیبا مینویسید وبلاگ واقعا عالی دارید . متشکر از اضهار لطف و نظر خود در وبلاگ بنده خوشحال شدم که به وبلاگتون اومدم و دقایقی رو با افکارات وسلایق شما سپری کردم

حامد شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:13 ب.ظ http://lovingcity.blogsky.com

سلام
خوبی؟
دیگه سر نمی زنی
سایه تون سنگین شده

۶۶۵۴۷۵۲ چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:16 ق.ظ

سلام منو میشناسی اگه کمی دقت وفکر کنی حتما منو میشناسی خب حالا شناختی وبلای خوبی داری منم اومدم به وبلایت آه بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد